ندای لرستان
می خواهم به شهر بروم!
سه شنبه 1 مرداد 1398 - 08:16:37
ندای لرستان - بروجرد - در سایه خنک صبحگاهی ایوان جلوی خانه رو به کوه دراز کشیده است، روز که به نیمه نزدیک می شود کلافگی و بی حوصلگی های او که سابقه بیماری ذهنی و بستری در بیمارستان را دارد بیشتر می شود لاجرم به داخل می رود اما همچنان توهم ، ترس و نگرانی هایی که کسی می خواهد او را بکشد او را رها نمی کند.

نامش زری و 30 ساله است و در یکی از روستاهای دورافتاده زندگی می کند؛ مبتلا به نوعی بیماری اعصاب و روان است که بطور مداوم از اینکه کسی می خواهد او را بکشد هراسان است و اما این روزها خوشحال تر به نظر می رسد زیرا در پی بهانه گیری های زری، پدرش به او قول داده که یکی از این روزها او را به شهر خواهد برد و حالا زری با خوشحالی می گوید: "از هوس رفتن به شهر خوابم نمی برد. "
بی تابی ها و بیقراری ها همراه با خیال پرداری ها و توهماتی مبنی بر اینکه کسی او را اذیت می کند یا زن همسایه می خواهد او را بکشد بخصوص در محیط یکنواخت و محدود روستا هم زری و هم خانواده اش را بیشتر کلافه کرده و بعد از اصرارهای هر روزه اش حالا از پدر قول گرفته است که او را به شهر ببرد.
می گوید؛ می خواهد برود گشتی در شهر بزند، مغازه ها و رستوران های شهر را ببیند و شاید هم خریدی کند! اتفاق و خواسته ای معمولی که می تواند برای کسی همچون زری یک آرزو باشد و دست کم یک روز حال او را خوب کند هر چند هزینه رفتن به شهر برای خانواده او کمی سنگین باشد و پدر را مجبور می کند یک روز از کار کشاورزی که فصل پرکار درو و برداشت محصول است، دست بردارد.
زری مبتلا به یک بیماری ذهنی است که تحت درمان با دارو قرار دارد مادرش می گوید از حدود سنین نوجوانی و 16 سالگی به بیماری اعصاب و روان مبتلا شد و تا مدت ها از روش های محلی و دعا سعی می کردیم حالش خوب شود ولی این اتفاق نیفتاد و روز به روز حالش بدتر شد تا اینکه در مرحله ای مجبور به بستری در بیمارستان شد و اکنون نیز از دارو استفاده می کند.
زری هر کسی را که می بیند جملاتی را مرتب تکرار می کند و اینکه؛ "تو می تونی سردرد من را خوب کنی "، تو دکتر هستی" و تو مرا نمی کشی؟ گاه وقتی با خودش صحبت می کند برای لحظاتی فکر نمی کنی او دچار بیماری اعصاب و روان باشد اما گویی از بس عبارت دیوانه و اینکه این دختر دیوانه است را شنیده است باورش شده که در هر حال او یک دیوانه است و ارزشی ندارد.
زری می گوید: من آنقدر آدم بی شانسی هستم که برادرم هم من را دوست ندارد و نمی گذارد تلویزیون نگاه کنم؛ چون من یک دیوانه هستم!.مادرم گاهی به من عصبانی می شود و البته در این حین مادر زری که مشغول چای درست کردن است با خنده می گوید: گاهی که خیلی حرف های بی ادبانه می زند مجبور می شوم به او بفهمانم که ادامه ندهد!
زری؛ بدون اینکه سوالی از او پرسیده شود دوباره تکرار می کند: خیلی خوشحالم که یک روز می خواهم به شهر بروم و شب ها از شوق رفتن به شهر نمی توانم خوب بخوابم!
در حالیکه صدای حرف زدنش را آرام تر می کند و سرش را به جلو می آورد به آهستگی می گوید؛ بیشتر دوست دارد با پسرها صحبت کند.
وقتی از او درباره دانستن مهارتی همچون قلاب بافی و سبد بافی و سواد خواندن و نوشتن می پرسی می گوید: برای خواندن درس به کلاس رفتم اما همیشه سردرد داشتم و احساس می کردن سرم بر روی تنم سنگینی می کند.
حالا همه سرگرمی او نشستن جلوی خانه و تماشای مردم است و گاهی می گوید که؛ کریم میخواهد با چاقو مرا بکشت!! شخصیتی که وجود فیزیکی در روستا ندارد! تقریباً هیچ مهارتی نیاموخته است که اگر مهارتی هر چند ساده که دست هایش را مشغول می کرد می توانست در کم کردن بخشی از این توهمات او بکاهد. حتی اگر مشارکت در کارهای خانه را اطرافیانش به او می آموختند می توانست بخش از زمان پر از خالی و بی حوصلگی و خیالات آزار دهنده او بکاهد.
مادرش به عنوان یک زن روستایی می گوید: مراقبت از این بیمار هر روز برایم سخت تر شده و مجبورم در خانه بمانم تا مراقبش باشم. برخی مواقع برای اهالی مشکلاتی پیش می آورد ولی مردم تحمل می کنند اما وقتی غریبه ای وارد روستا می شود باید مراقبتم بیشتر شود و کنترل را داشته باشم.
مادر زری ادامه می دهد: هیچگاه نمی توانم در خانه تنهایش بگذارم و همین باعث از دست رفتن بخشی از درآمد و کار مختصر کشاورزی مان شده است در حالیکه پیداست احساس شرمش بیشتر شده است آهسته تر می گوید: برخی از جوانان هم با مسخره کردن موجب ناراحتی زری را فراهم می کنند.
اختلالات روانی از دیدگاه متخصصان
اختلالات مرتبط با روان‌پریشی اختلالاتی هستند که در آن بیمار از نظر روانی و ذهنی با واقعیت‌های بیرون دچار مشکل می‌شود و مانند افراد معمولی دیگر نمی‌تواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند. این افراد از نظر واقعیت‌سنجی مشکل دارند و مهم‌تر این‌که دچار توهم و هذیان هستند.
محمدرضا خدایی روانپزشک در این خصوص می گوید: هذیان به صورت عقاید نادرست درباره حوادث و اطرافیان و توهم به معنای دیدن و شنیدن چیزهایی که در محیط خارجی وجود ندارد، شاید صداهایی را در گوش خود احساس کنند که واقعاً در محیط خارج چنین صدایی وجود نداشته باشد و یا چیزهایی را در خیال خود ببینند که در دنیای واقعی دیده نشود.
وی افزود: توهم‌های آنها نیز ممکن است از نوع لمسی باشد مثلاً کسی به آنها دست می‌زند ولی فردی در کنار آنها نباشد. هر یک از اینها اگر در فردی وجود داشته باشد، می‌توان گفت که به اختلال روان‌پریشی مبتلاست و تشخیص آن فقط به عهده روانپزشک است. معمولاً مردم عادی اصطلاح دیوانه را برای این افراد به کار می‌برند.
به گفته وی؛ بیماری‌هایی مانند شیزوفرنی، دوقطبی با خصوصیت روان‌پریش‌گونه، بعضی از افسردگی‌ها و… علائم هذیانی و توهمی دارند که باعث می‌شوند در زیر رده روان‌پریشی دسته‌بندی شوند.
این متخصص راونپزشک با اشاره به ناشناخته بودن ریشه های روان پریشی و نداشتن یک عامل خاص افزود: عواملی که باعث می‌شود فرد به یک نوع از اختلال روان مثل روان‌پریشی دچار شود، در درجه اول وجود موارد ژنتیکی و زیست‌شناختی در فرد است، ولی عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در شکل‌گیری اختلالات روان نقش مهمی دارند.
به گفته این متخصص درمان روان‌پریشی مثل درمان خیلی از اختلالات روان، نیازمند کار گروهی است که این گروه متشکل از روان‌پزشک، روانشناس، مددکار اجتماعی، پرستار است که درمان های دارویی و غیر دارویی را ارائه می دهد. درمان‌های غیردارویی شامل درمان‌های حمایتی، خانواده‌درمانی و درگیر کردن خانواده‌ها در مسائل بیماران و کارهای مددکاری است، ولی در روان‌پریشی دارودرمانی اولین قدم است.
با توجه به اینکه بیماری هر چقدر کهنه‌تر و به اصطلاح مزمن تر شود درمان آن نیز به همان نسبت دشوارتر خواهد شد بنابراین توجه خانواده ها به درمان به موقع اختلالات روانی عامل تعیین کننده است که معمولاً مورد توجه قرار نمی گیرد و خانواده ها در ابتدا یا انکار می کنند یا به سمت راههای درمانی غیر اصولی می روند.
ناتوانی ذهنی؛ اختلال در سیستم عصبی
دکتر حمیدرضا خدادادی متخصص ژنتیک پزشکی در این خصوص در گفت و گو با ایرنا گفت: ناتوان ذهنی که پیش از این به نام عقب ماندگی ذهنی نامید می شد، یک اختلال تکامل سیستم عصبی است، که در دوران کودکی قابل تشخیص است. ناتوانی ذهنی می تواند در هر دوره از تکامل مغز در دوران جنینی یا بعد از تولد ایجاد شود.
وی با بیان اینکه علل ناتوانی ذهنی شامل عوامل ژنتیکی و غیر ژنتیکی است گفت: از عوامل غیر ژنتیکی می توان عوامل عفونت زا دردوران بارداری، بیماریها وآسیبهای دوران کودکی و فاکتورهای محیطی مانند سوء تغذیه را نام برد.
این متخصص ژنتیک پزشکی افزود: با بالاتر رفتن سطح مراقبتهای بهداشتی در کنار کمرنگ شدن نقش عوامل غیرژنتیکی و همچنین پیشرفت درزمینه تحقیقات ژنیتک در سالهای اخیرمشخص شده است که بخش عمدای از ناتوانیهای ذهنی ناشی از اختلالات ژنتیکی است.
دکتر خدادادی گفت: ناتوانی ذهنی، شایعترین علت مراجعه به مراکز مشاور ژنیتک است که در واقع ناتوانی ذهنی علاوه بر فرد مبتلا، اثرات جبران ناپذیری بر جامعه و خانواده بیمار دارد و در تمام دنیا نیز ناتوانی ذهنی یک علت اصلی ایجاد مشکلات اجتماعی و اقتصادی به شمار می رود.
بیماری های ذهنی پر هزینه ترین بیمارها هستند
این متخصص ژنتیک یادآور شد: در طبقه بندی بین المللی بیماری ها، ناتوانی ذهنی پرهزینه ترین بیماری محسوب می شود و این هزینه بیشتر از هزینه ای است که برای دمانس و بسیار بیشتراز هزینه ای است که صرف سرطان می شود.
وی افزود: با توجه به سهم بالای علل ژنیتکی در ایجاد ناتوانی های ذهنی، بدیهی است که شناسایی دقیق این علل می تواند نقش موثری در زمینه پیشگیری از این ناتوانی و اثرات آن داشته باشد.
دکتر خدادادی گفت: از آنجا که ناتوانی ذهنی با وراثت اتوزمال مغلوب در کشورهایی مانند ایران که ازدواج خویشاوندی در آنها رایج است شیوع بیشتری دارد، تشخیص و شناسایی ژنهای مرتبط با این نوع از ناتوانی ذهنی در این جوامع اهمیت دو چندان دارد.
بیماری های روان تهدیدی برای نسل فعلی و آینده
فاطمه فولادی روانشناس در اینحصوص در گفت و گو با ایرنا گفت: بیماری های روانی مخصوص یک قشر یا طبقه خاصی نیست بلکه تمام طبقات جامعه را در بر می گیرد به عبارت دیگر امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست و این خطری است که مرتباً " نسل فعلی و آینده را تهدید می کند.
وی با اشاره به زیان های مرتبط با بیماری روانی گفت: بطور کلی وجود یک بیمار روانی لطمه شدیدی به اقتصاد، روابط انسانی، نشاط، آموزش، بهداشت و درمان وارد می کند چرا که مستلزم صرف هزینه های مادی و معنوی زیادی است.
این روانشانس بالینی با تاکید بر اینکه بیماران روانی علائم مشابه ندارند گفت: بیماران ممکن است علائم مختلفی از خود نشان دهند که به هیچ وجه شباهتتی به هم نداشته باشند و از طرفی در زمان های مختلف یک بیمار دارای علائم و رفتارهای متفاوت باشد بطوریکه گاهی رفتاری کاملاً " عادی از خود نشان دهد به عبارتی بیمار روانی بین دو قطب بیماری و سلامت در نوسان است.
وی گفت: بیماران روانی نیاز به مراقبت و پیگیری طولانی مدت دارند که در 2 بخش کادر متخصص پزشکی و خانوده تعریف می شود اگر چه باور و دانش عمومی مردم نسبت به گذشته در خصوص بیماران روانی تغییرات زیادی داشته است اما هنوز خلا هایی وجود دارد که لازمه آن آموزش گسترده است.
این روانشناس بالینی افزود: جلوگیری از نشر عقاید خرافی، آموزش شیوه های درمانی، پذیرش بیماران روانی در جامعه و ارجاع بیماران به مراکز روانپزشکی می تواند گام موثری در بهبود فضای روانی جامعه باشد در عین حال دولت باید امکان دسترسی بیماران به مراکز درمانی و توانبخشی را فراهم کند.
نکته پایان؛ درمان های غیر دارویی بخصوص در مناطق روستایی باید مورد تاکید قرار گیرد
اگر چه در سال های اخیر توجه به درمان این بیماران از سوی دانشگاه علوم پزشکی و برخی نهاد های حمایتی افزایش پیدا کرده است و خدمات مطلوبی ارائه می شود اما پیچیدگی های اجتماعی، فرهنگی و حتی نوع بیماری در این افراد سبب شده تا مراحل درمان با دشواری فراوان سپری شود.
بدون شک پرورش کادر متخصص و تاسیس کلینیک های تخصصی با آموزش همگانی و انجام آزمایشات ژنتیکی در خانوارهایی که زمینه این بیماری را دارند گام مهمی در افزایش سلامت جامعه است.
از سوی دیگر بیماران ساکن در روستا ها که دسترسی آسان و کم هزینه به مراکز درمانی ندارند و درمان تک بعدی (صرفاً مصرف دارو) انجام می شود نباید مورد غفلت واقع شوند و نکته مهم دیگر اینکه هرچند بیماران ذهنی شاید توانایی بیان خواسته های روحی و ارضای تمایلات فردی را نداشته باشند اما در کارگروهای درمانی تخصصی می توان بخش فراوانی از مشکلاتشان را رفع کرد.
علاوه بر این آموزش خانواده ها و آموزش عمومی مردم می تواند گام امیدوار کننده ای در اثرگذاری درمان های غیر دارویی بیماری های اعصاب و روان باشد. سپردن بار درمانی یک بیمار دچار ناتوانی ذهنی بر دوش خانواده و بخصوص مادر بدون کمترین آموزشی علاوه بر اینکه فرسودگی مادر را در پی دارد در خود بیمار هم گاه این فرسودگی اثرات منفی برجای خواهد گذاشت.
گاه یک دلجویی ساده، سر زدن ها و پیگیری های روند درمانی و حال و احوال از یک بیمار دچار ناتوانی های ذهنی بخصوص در مناطق دور افتاده که محیط محدود و پایین تر بودن سطح آگاهی موجبات آزار بیشتر این بیماران است منجر به ایجاد انرژی و توانی دوباره می شود هر چند اندک باشد ولی اثرگذاری خود را خواهد داشت.
1920/‌7273

http://www.Lor-Online.ir/fa/News/100399/می-خواهم-به-شهر-بروم!
بستن   چاپ